3. امیدواری به رحمت خداوند: شخص مؤمن تمام اسباب عالم را به دست خداوند میداند، از این رو هیچ گاه خود را در بن بست کامل نمیبیند، بلکه همیشه به خداوند امیدوار است و اعتقاد دارد که خداوند به او کمک میکند، خداوند متعال میفرماید: از رحمت خدا مأیوس نشوید که از رحمت خدا جز قوم کافر مأیوس نمیشوند» Gوَلاَ تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَF (یوسف / 87).
براساس مضمون این آیه هنگامی که حضرت یعقوب7 به فرزندانش دستور حرکت به سوی مصر داد، به آنان گفت از برادرش و بنیامین خبر بگیرند و چون فرزندان تقریباً اطمینان داشتند یوسفی در کار نیست، از توصیه و تأکید پدر تعجب کردند. یعقوب به آنها گوشزد کرد از رحمت الهی ناامید نشوند، چون قدرت او مافوق همه مشکلات و سختیهاست (طباطبائی، تفسیر المیزان، 11/ 257).
4. یاد خدا: یکی از اموری که در گرفتاریها و مشکلات به انسان آرامش میبخشد و او را از تنهایی نجات میدهد یاد خداست. خداوند متعال میفرماید: «بدانید که یاد خدا آرامش بخش دلها است» (رعد / 28) و «یاد خدا برای انسان، که همواره اسیر حوادث است و در جستجوی رکن وثیقی است که سعادت او را ضمانت کند و گاه در امور خود متحیر است، نمیداند به کجا میرود و به کجایش میبرند و برای چه آمده، مایه انبساط و آرامش است» (طباطبایی، همان، ص 392).
5. دعا و درخواست از خدا: انسان با رشد و تسلط بیشتر بر حوادث طبیعی و با وجود برخورداری از امکانات مادی در وجود خویش احساس ضعف میکند و نیاز دارد در سختی و مشکلات زندگی به قدرتی ماورای طبیعت پناه ببرد (دوست محمدی، اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 147). این ضعف باعث احساس محرومیت میشود که بهداشت روانی میتواند فرد را تحت تأثیر قرار دهد. «اگر شخص احساس بیچارگی و تنهایی کرد یا به دیگران اتکا نمود، یا خود را بدون پشتوانه قدرتمند دید، در این حالت زمینه بروز اضطراب در فرد ایجاد میشود» (شاملو، همان، ص 232).
ادیان الهی بویژه اسلام به این نیاز بشر پاسخ گفته و راه حل مناسبی را پیشنهاد کرده و انسان را به دعا و انس با خدا تشویق نموده است.خداوند متعال انسان را دعوت میکند که به سراغش برود. هنگامی که بندگان من از تو درباره من میپرسند، بگو من نزدیکم! دعای دعا کننده را هنگامی که مرا میخواند پاسخ میگویم. پس باید دعای مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند و به مقصد برسند» Gوَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِيْ وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَF (بقره / 186). در این هنگام احساس تنهایی فرد را آزار نمیدهد و میداند که تکیه گاه محکمی دارد که به او کمک میکند... «نیایش در عین حال که آرامش را پدید آورده است، در فعالیتهای مغزی انسان یک نوع شکفتگی و انبساط باطنی و گاهی روح قهرمانی و دلاوری را تحریک میکند، نیایش استعدادهای فرد را شکوفا میکند» (الکسیس کارل، نیایش، ص 62).
6. اعتقاد به قضا و قدر الهی: توجه به اراده خداوند و این واقعیت که برنامههای انسان صد درصد پیاده نخواهد شد، فرد را در صورت رویارو شدن با شکست از حالت اضطراب و افسردگی شدید و پرخاشگری و خودکشی تا حدی باز خواهد داشت، در صورتی که فرد به این واقعیت توجه نکند، دچار واکنشهای مرضی خواهد شد و میتوان از طریق آگاهی دادن او به این اصل، مانع ادامه واکنشهای افراطیاش گردید (حسینی، اصول بهداشت روانی، ص89).
7. نبوت پیامبر الهی: یکی دیگر از نتایج ایمان به خداوند اعتقاد به نبوت پیامبران و الگو قرار دادن آنها در زندگی است؛ الگوهایی که هر یک در شرایط خاصی قرار داشتند و مشکلات و سختیهای فراوانی را متحمل شدند که هرکدام از آن مشکلات میتوانست شخص را بیمار کند، ولی در سایه برخورد صحیح با مشکلات و استفاده از راهکارهای شناختی و رفتاری صحیح، با کمال آرامش، با مشکلات برخورد کردند؛ بدون اینکه گرفتار هیچ نوع ناهنجاری رفتاری یا اختلال روانی گردند. مانند حضرت ایوب که خداوند در قرآن سفارش میکند «بیاد بیاور بنده ما ایوب را هنگامی که پروردگارش را خواند، که شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است» Gوَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍF (ص / 41). همین مطلب را در داستان حضرت یوسف7 نیز میبینیم.
8. اعتقاد به معاد: انسان غرایز و خواستههایی دارد که رسیدن به همه آنها در دنیا مقدور نیست، مثلاً به دنبال آسایش مطلق، امنیت مطلق، آرامش مطلق است که دستیابی کامل به اینها در دنیا امکان ندارد. همین باعث محرومیت در انسان میگردد «هم چنین مواجهه با فقدان عزیزان مانند پدر، مادر، فرزند و دیگرانی که به نوعی با شخص ارتباط دارند، میتواند بهداشت روانی افراد را به خطر بیاندازد، همین طور یادآوری مرگ و ترس از مرگ نیز خود عاملی برای تنیدگی و فشار میباشد» (پارکس 1970، وایس 1983، رافائل1983).
اگر انسان برای مشکلات فوق راه حل مناسب نداشته باشد دچار سرخوردگی و ناکامی در زندگی میشود و احساس درماندگی میکند که این حالت گاه به خودکشی میانجامد، به همین جهت یکی از مشکلات کاهش معنویت آمار بالای خودکشی و بیماریهای روانی است.
یکی از اعتقاداتی که میتواند این مشکلات را حل کند اعتقاد به معاد است. شخص معتقد به معاد، عقیده دارد که زندگی به جهان ماده خلاصه نمیگردد، بلکه انسان پس از مرگ زندگی دیگری دارد که در آنجا به بسیاری از خواستهها و آرزوهای مناسب خود میرسد. قرآن میفرماید: «زندگانی جاوید و سعادت ابدی در آخرت است» Gوَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَF (عنکبوت / 64). در آنجا آسایش، آرامش و امنیت مطلق وجود دارد و افراد احساس کمبود و محرومیت نمیکنند. خداوند میفرماید: در آن بهشت آنچه دلها میخواهد و چشمها از آن لذت میبرد موجود است Gوَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَF (زخرف/ 71). بنابراین فرد مؤمن میداند که بعد از این زندگی دنیا زندگی بهتری برای او و عزیزانش که از دست داده است فراهم است و لذا دچار اختلالات روانی نمیگردد.
راهکارهای رفتاری آموزههای قرآنی در تأمین بهداشت روانی
در بحث قبل روشن شد که ایمان به خداوند میتواند با اصلاح شناخت و نگرش فرد به زندگی، بهداشت روانی فرد را تأمین نماید. اکنون میگوییم ایمان به خداوند بر رفتار و عملکرد انسان تأثیر دارد و زمینه اصلاح رفتار او برای رسیدن به کمال و سعادت را فراهم میآورد. اگر فرد رفتارش طبق فرامین الهی باشد نیازهای مادی و معنویاش برآورده میگردد و بهداشت روانی تأمین میشود. در این بحث اشاره مختصری به بعضی از راهکارهای رفتاری اسلام در رابطه با خانواده و روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی اسلام مینماییم.
1. راهکارهای رفتاری قرآن برای تأمین بهداشت روانی خانواده
یکی از دستورات قرآن برای تأمین بهداشت روانی ازدواج است، خداوند متعال میفرماید: «یکی از آیات و نشانههای خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسر آفرید تا وسیله سکون و آرامش شما باشد و میان شما دوستی و رحمت قرار داد» Gخَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةًF (روم / 21). خداوند برای گزینش همسر ملاکهایی را تعیین کرد که از جمله آنها همسانی شرعی و عرفی است که میتواند باعث توافق همسران و آرامش خانواده گردد.
همچنین برای زن و مرد وظایفی را تعیین کرد که رعایت آنها بهداشت روانی را به ارمغان میآورد. مثل: روابط مناسب بین زن و شوهر، ارضای نیازهای جنسی یکدیگر، ارتباط درست کلامی، ارتباط غیر کلامی مناسب که عبارتند از: تواضع، وفای به عهد، راز داری، گذشت، حسن معاشرت، ابراز محبت، تشکر اعضای خانواده از همدیگر، خوش اخلاقی زن و شوهر، هدیه دادن به یکدیگر، توجه زن و مرد به خواست یکدیگر و... .
هم چنین برای والدین در مقابل فرزندان وظایفی را مشخص کرده است، از قبیل انتخاب و گزینش همسر مناسب که مادر خوبی برای فرزندان باشد ـ توصیههای هنگام بارداری مادر ـ مراقبتهای دوران کودکی (شیر دادن، یادگیری، تعامل با فرزندان) توصیهها در ارضای محبت به فرزندان، لزوم آشنایی با تواناییهای شناختی کودکان و برآوردن نیاز به امنیت کودک.
در مقابل برای فرزندان در مقابل والدین وظایفی را مشخص نموده است که عبارتند از: احترام گذاردن به والدین و احسان به آنها، نگاه محبت آمیز به والدین و غیره (ر.ک: صادقیان، قرآن و بهداشت روان، فصل سوم).
تعالیم و آموزههای دینی هم چنین به روابط خویشاوندی و صله رحم دستور داده و بدین وسیله نیز بهداشت روانی را تأمین کرده است.
از طرفی برای حل مشکلات خانوادگی راهکارهایی را ارائه داده است که عبارتند از: تعلیم و تعلم و استفاده از توصیههای اخلاقی، مشورت، پیشگیری و برطرف نمودن ناسازگاری زن یا مرد و اگر ادامه زندگی ممکن نباشد پیشنهاد طلاق و توصیههایی به زن و مرد هنگام طلاق برای کاهش فشار روانی خود و فرزندان.
2. راهکارهای رفتاری قرآن برای تأمین بهداشت روانی در روابط اجتماعی
یکی از نیازهای اساسی انسان ارتباط با دیگران است، در قرآن آمدهاست: مؤمنان برادران یکدیگرند (حجرات / 10). امام صادق7 میفرماید: تردیدی نیست که شما به دیگر انسانها نیازمندید و به راستی هر فرد تا زنده است نمیتواند از مردم بینیاز باشد و ناچار مردم باید با همدیگر سازش داشته باشند (کلینی کافی، 1/462).
ما از اطرافیان خود انتظار داریم به مسائل زندگی ما توجه و ما را در هنگام بروز مشکلات و نگرانیها کمک کنند. ما دوست داریم دیگران در خوشیها و نگرانیهایمان شریک شوند و علاقه داریم ما را در رشد و کمال یاری کنند. ارتباطات میان فردی اساس هویت و کمال انسان است و مبنای اولیه پیوند با دیگران را تشکیل میدهد. ارتباطات مؤثر موجب شکوفایی افراد و بهبود کیفیت روابط میشود. این در حالی است که ارتباطات غیر مؤثر مانع شکوفایی انسان است و حتی روابط مطلوب را تخریب میکند. برای کسب هویت با دیگران، پیوند برقرار و پیوند خود را عمیقتر میکنیم و در ضمن مشکلات خود را رفع و امکانات مناسب را به وجود میآوریم (جولیانی، ورد، ارتباطات میان فردی، ص 3).
اسلام به روابط اجتماعی اهمیت بسیاری میدهد، زیرا روابط صحیح و عمل به دستورات اسلام در این بخش، در سلامتی و تکامل افراد و کل جامعه نقش حیاتی دارد و به همین جهت بخش قابل توجهی از مباحث فقه، به تنظیم و چگونگی روابط انسانها مربوط میشود.
روابط اجتماعی در کودکی: روابط اجتماعی در کودکی باعث تأمین نیاز «احساس وابستگی فرد به دیگران» و آشنا شدن با ارزشها، شکل گیری شخصیت و آموختن رفتار اجتماعی و رفتار بین فردی میگردد.
فرد در روابط با افراد هم سن، به دلیل برخورداری از آزادی بیشتر نسبت به روابط والدین و خانواده، راحتتر میتواند نیازهای خود را مطرح نماید و از راهنمایی آنها بهرهمند گردد و در تعامل و ارتباط با افراد هم سن کمبود محبت از ناحیه والدین را جبران کند. کودک در ارتباط با افراد هم سن مجال پیدا میکند خشم و هیجان (غم و غصه) خود را ابراز کند و دریابد که دیگران هم چون او مشکلاتی دارند و تخلیه روانی شود (بیریا و دیگران، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، ص 909).
روابط اجتماعی با همسایگان: یکی از انواع روابط اجتماعی، روابط با همسایگان است و از آنجا که انسان مراوده و ملاقات زیادی با آنها دارد، دین اسلام نسبت به حقوق همسایگان سفارش زیادی کرده است. «به پدر و مادر نیکی کنید، هم چنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دور و دوست و همنشین» Gوَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِF (نساء / 36).
پیامبر اسلام9 و ائمه: دستورات زیادی را در مورد چگونگی رعایت حقوق همسایگی (صدوق، الفقیه، 2/623) بیان کردهاند. اگر مسلمانان به این دستورات عمل کنند، در حصول آرامش روانی آنها مؤثر میباشد و چنین فردی از سوی همسایگانش نیز احساس ایمنی مینماید.
روابط اجتماعی با دوستان (اخوت اسلامی): روابط اجتماعی در دین اسلام مورد تأکید قرار گرفته است به گونهای که از نخستین اقدامات پیامبر9 در مدینه ایجاد برادری «اخوت» بین مسلمانان، انصار و مهاجرین بود، حضرت علی7 میفرماید: «مؤمن با دیگران انس میگیرد و دیگران نیز با او انس و الفت میگیرند و در کسی که انس نگیرد و دیگران با او مأنوس نشوند خیری نهفته نیست «المؤمن مالوف ولاخیر فیمن لا یالف ولا یولف» (کلینی، کافی، 2/ 102).
ارتباطات اجتماعی بر تمام جنبههای سلامتی اثر دارد، دوستان موجب شادمانی، و خلقهای مثبت، سلامت روانی، کاهش فشار روانی، تخلیه روانی و برون ریزی عاطفی میشوند (ارگایل، روانشناسی شادی، ص 132). دیدار، سلام کردن، مصافحه کردن، احترام گذاشتن، گوش فرا دادن، قدردانی و تحسین، وفای به عهد، هدیه دادن، گشاده رو بودن، شوخی و مزاح و شاد کردن افراد از جمله رفتارهای مناسبی است که روابط با دوستان را بهتر میکند.
حسن خلق، تواضع، بردباری و شرح صدر، عفو و گذشت، مدارا کردن، توجه به ظرفیت روانی افراد، تعدیل توقّعات، خوش گمانی و تفسیر مناسب، تغافل، راز داری، انصاف، از جمله صفات مناسب اخلاقی است که به روان شدن روابط کمک میکند.
تکبر، حسد، تعصب، خشم و ستیزهجویی، روابط غیر کلامی نامناسبی است که به روابط اجتماعی آسیب میرساند.
غیبت، تهمت، سخن چینی، استهزاء و به کارگیری القاب نامناسب، دروغ، نجوا، بدگمانی، تجسّس و عیب جویی از جمله گفتارهای نامناسبی است که به روابط اجتماعی آسیب میرساند.
3. راهکارهای رفتاری قرآن در مسائل اقتصادی برای تأمین بهداشت روانی
تأثیر فقر و غنا و برداشت صحیح از آنها بر بهداشت روانی از دو جنبه قابل بررسی است.
اول: این امر که «یکی از ضروریترین و اساسیترین نیازهای انسان تأمین معاش و برآورده شدن حوایج زیستی انسان است که در صورت برآورده شدن این نیاز، بروز مشکلات جسمی و روانی در افراد و جامعه اجتناب ناپذیر است میزان خودکشی، بیماریهای جسمی و روانی جوانها با فقر خانوادهها رابطه دارد. افزایش بیکاری به میزان یک درصد، پذیرش افراد در بیمارستانهای روان پزشکی را به اندازه 5 تا 6 درصد افزایش میدهد» (گنجی، بهداشت روانی، ص92). که آموزههای دینی راهکارهایی را برای برطرف نمودن این مشکل و نیز تأمین عدالت اقتصادی ارائه میدهد، مثل: 1. نفقههای واجب، زکات، خمس، انفاق، احسان، اطعام فقراء، قرض دادن، مهلت دادن به بدهکار. سفارش به کار و تلاش، توکل بر خدا و تحمل سختیها، ملاحظه فضایل معنوی که خدا به فقراء میدهد، میانه روی، صدقه، صله رحم، رضایت به روزی، کم کردن آرزوها.
دوم: نگاه به فقر و غنا از نظر روان شناختی و تأثیر آن بر بهداشت روانی است که عدم شناخت صحیح انسان از موقعیت و جایگاه خود در نظام عالم، غرایز، هواها، و عدم تربیت صحیح در پرتو معارف الهی، باعث احساس نیازهای کاذبی مثل حرص و فزونی خواهی، حب دنیا، بخل و... در انسان میگردد که خطر آنها کمتر از برآورده نشدن نیازهای زیستی نیست، لذا شایسته است برای تأمین بهداشت روانی افراد شناخت و دیدگاه انسان نسبت به دنیا و مسائل مادی اصلاح گردد و بعضی از صفات و رذایل اخلاقی مربوط به مال در افراد تعدیل و کاهش پیدا کند تا نیل به آرامش و سلامت برای آنها آسانتر شود. به همین منظور آموزههای دینی سفارش به زهد و قناعت و برطرف نمودن صفات نامناسب مانند دوستی دنیا، بخل، امساک و حرص مینماید.
نتیجه گیری:
قرآنکریم راهکارهای شناختی و رفتاری مناسبی برای تأمین بهداشت روانی انسان ارائه کرده است که برخی آنها در بهداشت روانی جدید مطرح شده و تطابق شگفت آوری دارد که شاهدی بر اصالت و حقیقت آموزههای وحیانی قرآن است وبرخی مطالب نیز در بهداشت روانی جدید مطرح شده که قابل پژوهش و پیگیری و استفاده است.
http://quran-journal.com/science/index.php?option=com_content&view=article&id=66&catid=41&lang=fa