۱۳ رفتار که باید تغییر داد
ارسال شده توسط modir در 1392/04/08 21:04:43
۱۳ رفتار که باید تغییر داد
در اين روزگار، همه حرف خوب مي زنند اما آنچه براي ديگران توصيه، نصيحت و سخنراني مي كنند در عمل ناقص اجرا مي شود. درست مثل روشنفكري ايراني، كه مثل بعضي چيزهاي ديگر در مملكت ما، ناقص متولد شده است؛ مرور رفتار زشتي كه به جهت تكرار تبديل به فرهنگ فردي ما شده است. اما با كنار گذاشتن آنها مي توان دنياي جديدي را براي خود و كائنات ساخت
۱. هيچكس عقل كل نيست
در اين جهان و بين مخلوقات خداوند، از شما بهتر نيز وجود دارد. بعضي از ما تصور مي كنيم خدا فقط ما را با نهايت درايت و تفكر آفريده است. نشانه دانايي؛ اقرار به ناداني و ناتواني در برابر دانش حقيقي كائنات است. در بارگاه حضرت عشق، آنها كه ندانستند، به ناداني خويش اعتراف كردند اما شيطان كه فرشته مغرور خداوند بود به تصور دانايي خويش، جاهلانه عمل كرد.
۲. با يك بار ديدن يك نفر، قضاوت نكنيم
يكي از كارهاي زشتي كه معمولاً ما انجام مي دهيم، قضاوت غير عادلانه درباره افرادي است كه شايد فقط يك بار آنها را ديده باشيم! اين نهايت ظلم در حق شخصي است كه نمي شناسيمش. آن قدر مطمئن قضاوت مي كنيم و به شايعات دامن مي زنيم! هيچ اشكالي ندارد كه در اظهارنظرهايمان درباره سايرين، عجله نكنيم و براي حرمت و آبروي افراد احترام قائل شويم.
۳. كارشناس چند رشته نباشيم
يك اتفاق زشت در كشور ما خود متخصص انگاري خودمان در زمينه هاي مختلف است. راستي چرا در بيست موضوع متعدد، يك نفر ثابت احساس مي كند كه خبره است؟ شايد اين نيز شهامت بخواهد كه وقتي فردي در موضوعي از ما سوالي پرسيد، به او بگوييم كه «نمي دانم، بلد نيستم، نياز به تحقيق و مطالعه دارم».
۴. مصرف زياد، نشان شخصيت هست؟
خارج شدن از جاده اعتدال و ميانه روي در هر زمينه اي زشت است. خود را اسير مارك ها و برندها كردن، بسيار زشت است. بعضي از همسران و مادران ما، آن قدر درگير وسواس تميزي و مرتب بودن مي شوند كه فراموش مي كنند، روح زندگي خانوادگي شان، در حال مرگ است! درست و به اندازه مصرف كردن را جايگزين بيماري خريد مدل هاي جديد كنيد.
۵. هميشه فقط حق با ماست؟
همه حق دارند در مسير احقاق حق خود، تلاش كنند. اما زشتي رفتار برخي از ما اين است كه همواره حق خود مي دانيم كه در هر مجادله اي، تصور كنيم حق با ماست. براي لحظه اي به موضوع فكر كنيد كه چند بار جمله «من اشتباه كردم حق با شماست» را شنيده ايد؟ زشت است كه فردي هميشه حق را براي خويش بداند!
۶. تفريحي، معتاد هيچ چيز نشويم
خيلي از زشتي هاي جهان شوخي شوخي جدي مي شود. تمام سيگاري ها و معتادان هيچ وقت فكر نمي كردند قرار است در مرداب رفتاري گرفتار شوند كه خارج شدن از آن انگيزه مردانه و سليقه زنانه مي خواهد. پس حواس مان به رفقاي نارفيق و تفريحاتي كه مثل از چاله در چاه افتادن است باشد. اين نيز رفتار زشتي است كه عليرغم دانستن مان، اما به دلايل مختلف به هر پديده سرگرم كننده معتاد شويم حتي اگر آن چيز ساعت ها تلويزيون نگاه كردن باشد، كه بي ترديد به ضرر ماست.
۷. فقط منافع خودمان را جدي نگيريم
همه آنها كه زباله اتومبيل خود را در خيابان يا در قلب طبيعت رها مي كنند باور دارند كه منافع شخصي شان مهمتر از منافع جمعي و ملي است. اگر منافع جمعي ما كمي مهمتر از تامين نيازها و خواسته هاي خودمان بود بسياري از كارهاي زشتي كه تاكنون بعضي از ما انجام داده ايم ديگر اجرايي نمي شد، خلاف هاي رانندگي سرعت ها و سبقت ها را به خاطر بياوريد. بسياري از حوادث جاده اي به بهانه و دليل اجابت منافع آني و فردي افراد است.
۸. به بهانه انجام احكام، اخلاق را فراموش نكنيم
با آن همه خداي كوچك و بزرگي كه بيش از ظهور آخرين پيامبر الهي در مكه وجود داشت و سختگيري بزرگان قريش جهت انجام احكام و رفتارهاي خاص مورد نظرشان، چه دليل موجب ايجاد ضرورت بعثت پيامبر اعظم (ص) و نيز پذيرش دين جديد در بين مردم شد؟ حلقه مفقوده بشر در آن زمان و شايد اكنون، مفهوم «اخلاق» است. اخلاق، دليل بعثت و ارسال رسالت جديد بوده و هست. حال آيا مي شود به بهانه اجراي احكام، اخلاق را كنار گذاشت؟
۹. تغيير از ديگران شروع نخواهد شد
با همه اشكالاتي كه اطراف ما وجود دارد اما گروهي فكر مي كنند براي اصلاح امور بايد اتفاقي از بالا رخ دهد. انگار ما خود نمي توانيم مبناي تغيير باشيم. براي برطرف كردن زشتي نبايد به سايرين و تلاش از ما بهتران متكي بود. اين نيز يك رفتار زشت است كه ما گناه همه ضعف ها را به گردن ديگران بيندازيم و نيز جهت تحول، توقع داشته باشيم كه دولت مثلاً افسردگي يا ناآرامي روحي و نداشتن برنامه براي شادي و تفريح پايان هفته ما را تغيير دهد.
۱۰. فرداي طبيعت را فداي هوس امروزمان نكنيم
گاهي برخي از ما فراموش مي كنيم كه طبيعت، امانت و هديه الهي براي همه نسل هاست. اما بعضي افراد باور دارند كه حرمت يك ديگ براساس جوشيدن يا نجوشيدن براي ما تعيين مي شود. كنار دريا، ميان جنگل و حتي در كوچه منتهي به خانه مان، بي توجهي به طبيعت و آلودگي زيست محيطي، نوعي خودكشي و ديگر كشي است.
۱۱. دروغ مصلحتي، با هر منطقي مصلحت نيست
در ادبيات ديني ما بي نمازي، بي حجابي، بي محاسني و خيلي بدي هاي ديگر؛ دشمني با خدا و بدترين گناه، ذكر نشده بلكه دروغ و دروغگويي عنوان شده است. پس به هيچ بهانه اي نمي توان دروغ گفت: دروغ براي هر كسي و به خصوص براي كسي كه خود از زشتي دروغ مي گويد زشت تر است اما كسي كه خود مدعي زشتي دروغ و همچنين گوينده دروغ است در واقع دروغ و دروغگويي را براي ديگران زشت مي داند و نه براي خود. چنين فردي با دروغ ديگر سعي مي كند دروغ ثابت شده خويش را كتمان كند.
۱۲. اخمو و عصباني بودن، نشانه وقار نيست!
يك رفتار زشت كه به جهت تكرار زياد، متاسفانه به عادت و فرهنگ فردي ما تبديل شده؛ خود درگيري مزمن است. هميشه اخمو بودن و با عصبانيت برخورد كردن، ما را از ديگران جدا مي كند. اگر مدير يا بزرگتر يك خانواده هستيد، بد نيست كه شخصيت خود را از عينك ديگران ببينيد. جدي بودن با عصباني بودن متفاوت است. معمولاً آدم هايي كه ايست قلبي يا سكته قلبي مي كنند همان هايي هستند كه با لبخند قهر كرده اند.
۱۳. كمتر حرف درست بزنيم و بيشتر درست عمل كنيم
در روزگاري كه همه حرف خوب مي زنند، خوب عمل كردن بايد بيش از پيش مورد توجه مان باشد. يكي ديگر از رفتارهاي زشت ديگري كه مي توان آن را كنار گذاشت، كمتر حرف زدن و بيشتر عمل كردن است. توفيق حرف هاي معلمان و مربيان تربيتي را بايد در تربيت فرزندان و خانواده ايشان جستجو كرد. نكته ديگر، اظهارنظر نكردن درباره همه موضوعاتي كه «مي دانيم» يا «نمي دانيم» است! اولين گام خردمندي؛ تفكر و سكوت است.